به گزارش خبرگزاری سفیر افلاک و براساس گزارش روزیاتو، علیرغم برتری آن، برای شرکتهای دفاعی رایج است که نسخههای متعددی از یک ماشین را طراحی کنند و قابلیتهای آن را بهبود بخشند. شرکت های هوافضا بسته به نیازهای نوشته شده در یک درخواست پیشنهادی از شاخه های نظامی، نسخه ای با یک صندلی، دیگری با دو صندلی، یکی برای نبرد هوا به هوا و دیگری برای اهداف دیگر می سازند. این همان کاری است که مک دانل داگلاس (بوئینگ کنونی) با F-۱۵ انجام داد.
F-۱۵ Eagle از دهه ۱۹۷۰ در آسمان ها حضور داشته و اولین بار در سال ۱۹۷۴ وارد خدمت نیروی هوایی ایالات متحده شد. اف-۱۵ یک هواپیمای تحسین برانگیز است که ترس را در دل خلبانان رقیب ایجاد می کرد. این هواپیما میتوانست سرعت خود را بدون کاهش در پیچهای تنگ حفظ کند و اولین جت عملیاتی برای نیروی هوایی بود که میتوانست در یک صعود شیبدار شتاب بگیرد. این قابلیت بدین دلیل بود که نیروی رانش موتورهای آن بیشتر از وزن هواپیما و تسلیحاتش بود – چیزی که تعداد کمی از جت های جنگنده می توانستند انجام دهند. با این حال، F-۱۵A/B اورجینال در سال ۱۹۷۹ با F-۱۵C/D با قدرت مانور، قدرت، برد، تسلیحات بیشتر و تجهیزات آویونیک برتر جایگزین شد. سپس F-۱۵E Strike Eagle در سپتامبر ۱۹۸۹ وارد خدمت شد و نقش این رهگیر را گسترش داد.
F-۱۵ Eagle یک جت جنگنده قابل توجه بود
F-۱۵ Strike Eagle اولین جنگنده برجسته هوا به هوا در زمان خود بود. نام این جنگنده مترادف با برتری هوایی بود. سیستم راداری پالس داپلر یکه به آن مجهز شده بود به خلبان اجازه می داد به راحتی اهداف بلند و پایین پرواز را بدون اینکه هیچ هدفی در زیر جت با اجرام زمینی اشتباه گرفته شود مشخص کند. این قابلیت باعث شد که این جنگنده به یک هواپیمای فوق العاده خطرناک تبدیل شود. اف-۱۵ در آن زمان هیچ مشکلی برای شکست دادن هواپیماهای دشمن نداشت. علاوه بر این، احتمال این که خلبان هواپیمای دشمن را با هواپیمای خودی اشتباه بگیرد صفر بود زیرا دارای سیستم «شناسایی دوست یا دشمن» بود.
مک دانل داگلاس، قبل از اینکه بوئینگ این شرکت هوانوردی را جذب کند، Eagle را با دو موتور توربوفن F۱۰۰-PW-۱۰۰، ۲۲۰ یا ۲۲۹ ساخت پرت اند ویتنی که قادر به تولید ۲۳,۴۵۰ پوند نیروی پیشرانه بودند، ساخت. قابلیت بارگیری کم روی بال همراه با نسبت پیشرانه به وزن زیاد هواپیما بود که آن را در جنگ تن به تن بسیار مانورپذیر و خطرناک می ساخت. ایگل می توانست سریعتر از ۲ ماخ (۳,۰۰۰ کیلومتر در ساعت) پرواز کند و سقف پروازی آن ۶۵,۰۰۰ فوت بود. با حداکثر برد ۵,۵۲۰ کیلومتر در ساعت، خلبانان هیچ مشکلی در انجام ماموریت های خود و بازگشت به پایگاه با باقیمانده سوخت فراوانشان نداشتند.
F-۱۵E یک صندلی اضافی به نقشی دیگر دریافت کرد
بوئینگ F-۱۵E Strike Eagle را برای انجام مأموریت های هوا به هوا و هوا به سطح با تمرکز بر نوع هوا به سطح طراحی کرد. بارانی یا آفتابی، شب یا روز، Strike Eagle میتوانست مأموریتهای خود را تا سطح زمین در اکثر شرایط آب و هوایی و بدون مشکل انجام دهد. برای انجام این کار، بوئینگ کابین خلبان را برای جای دادن به دو نفر ساخت: خلبان و افسر سیستم های تسلیحاتی یا WSO. این صندلی عقب برای جای دادن به چهار نمایشگر CRT چند منظوره تغییر یافته بود که به افسر سیستم های تسلیحاتی اجازه میدهد تا سلاحهای جنگنده را مدیریت کرده و همچنین نقشه متحرک دیجیتال و سایر سیستمها را زیر نظر داشته باشد.
سرتیپ اریک اوستندورف در یک ویدیوی فیس بوکی نقش یک افسر سیستم های تسلیحاتی را در کابین خلبان را خلاصه کرده و گفت: «داشتن دو خدمه به شما امکان می دهد تمام وظایف پیچیده ای را که در تاکتیک های مدرن جنگنده ای مورد نیاز است تقسیم کنید.»
Strike Eagle با دو موتور توربوفن F۱۰۰-PW-۲۲۰ یا ۲۲۹ پرت اند ویتنی ساخته شده است که می تواند ۲۵,۰۰۰ پوند پیشرانه خشک یا ۲۹,۰۰۰ پوند پیشرانه با پس سوز تولید کند. با فعال شدن پس سوز، Strike Eagle می تواند به حداکثر سرعت هوایی ۲.۵ ماخ برسد و به آن اجازه می دهد به سرعت وارد و از موقعیت های خطرناک خارج شود. ظرفیت سوخت آن ۱۶,۱۶۰ لیتر بود که به آن اجازه می داد ۳,۸۴۰ کیلومتر را طی کند.
بزرگترین تفاوت به سیستم ها و تسلیحات باز می گردد
در طول جنگ خلیج فارس، F-۱۵E Strike Eagle از سیستم ناوبری در ارتفاع پایین و سیستم هدف گیری فروسرخ برای شب (LANTIRN) نهایت استفاده را برد. این دو غلاف متصل به بدنه بیرونی جت دقت بی نظیری را به خصوص در شب یا در شرایط آب و هوایی بد به آن می بخشید. این زمانی بود که نیروی هوایی ایالات متحده به طور گسترده Strike Eagle را در طول جنگ خلیج فارس به کار گرفت که به آنها اجازه داد پرتابکنندههای موشک اسکاد و سایتهای توپخانه را بدون شناسایی شدن شکار کنند. این فقط سیستم LANTIRN نبود که این دو Eagle را از یکدیگر متمایز می کرد. آنها به دلیل نقشهای متفاوتشان، دارای نوع متفاوتی از تسلیحات بودند.
F-۱۵A/C Eagle اساساً برای جنگ تن به تن هوایی طراحی شده است. علاوه بر توپ ۲۰ میلی متری شش لول M-۶۱A۱، با چهار فروند موشک AIM-۹ Sidewinder و چهار فروند AIM-۱۲۰ AMRAAM یا هشت فروند AIM-۱۲۰ AMRAAM نیز پرواز می کند. از سوی دیگر، Strike Eagle میتوانست به همان تسلیحات هوا به هوا مسلح شود، اما از آنجایی که برای حملات زمینی نیز طراحی شده بود، میتوان آن را با هر سلاح هوا به سطح موجودی در انبارهای نیروی هوایی تجهیز کرد؛ از جمله تسلیحات هسته ای.
از آنجایی که هر دوی این جت ها عملکرد بسیار فراتر از انتظاری داشته اند، بسیاری از آنها از طول عمر خود فراتر رفته و در سال های اخیر به تدریج کنار گذاشته می شوند. اکنون F-۱۵EX Eagle II وارد سرویس شده است که نسخه بسیار پیشرفته تری نسبت به نسخه های قبلی اف-۱۵ است. ممکن است این جنگنده در ظاهر دقیقاً شبیه نسخه های قبلی به نظر برسد اما اساساً یک جت جنگنده کاملاً جدید است.
۲۲۷۲۲۷
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "جنگندههای F-۱۵ Eagle و F-۱۵E Strike Eagle چه تفاوتی با هم دارند؟" هستید؟ با کلیک بر روی پزشکی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "جنگندههای F-۱۵ Eagle و F-۱۵E Strike Eagle چه تفاوتی با هم دارند؟"، کلیک کنید.