معرفی و نقد سریال مدار قطب شمال

سریال «مدار قطب شمال» (Arctic Circle 2018) اثری جنایی-دلهره آور فنلاندی است که در دل مناظر یخ زده لپلند، معمایی پیچیده را با تهدیدی جهانی گره می زند. این سریال با رویکردی نوآر و فضاسازی بی نظیر، تجربه ای متفاوت از ژانرهای جنایی و پزشکی را به مخاطب ارائه می دهد و آن را از سریال ایرانی «قطب شمال» که اغلب با آن اشتباه گرفته می شود، متمایز می سازد.

ژانر «نوردیک نوآر» با اتمسفر سرد، داستان های تاریک و شخصیت های پیچیده خود، جایگاه ویژه ای در میان علاقه مندان به سریال های جنایی باز کرده است. «مدار قطب شمال» یکی از برجسته ترین نمونه های این ژانر از کشور فنلاند است که نه تنها اصول کلاسیک نوردیک نوآر را حفظ می کند، بلکه با افزودن چاشنی تریلر پزشکی، ابعاد جدیدی به آن می بخشد. این سریال بیننده را به سفری دلهره آور در قلب یخبندان شمال می برد، جایی که کشف یک جسد تنها سرآغاز بحرانی بسیار بزرگ تر است. در ادامه، به معرفی جامع، تحلیل دقیق و نقد منصفانه این اثر می پردازیم تا شما را با تمام ابعاد آن آشنا کنیم و به تصمیم گیری برای تماشای آن یاری رسانیم.

مقدمه ای بر سریال مدار قطب شمال (Arctic Circle 2018)

سریال «مدار قطب شمال» با عنوان اصلی Arctic Circle و نام فنلاندی Ivalo، محصولی چشمگیر از کشور فنلاند است که در سال ۲۰۱۸ میلادی به نمایش درآمد. این اثر در ژانرهای متعددی دسته بندی می شود که هر یک لایه ای از پیچیدگی و جذابیت را به آن می افزایند: جنایی، دلهره آور، درام و پزشکی (یا اپیدمیولوژی). این ترکیب ژانری، «مدار قطب شمال» را از بسیاری از همتایان خود متمایز می کند و به آن عمق خاصی می بخشد.

این سریال تاکنون در دو فصل تولید و پخش شده است که هر فصل شامل ۱۰ قسمت است. هر قسمت حدود ۴۵ دقیقه زمان دارد که برای یک سریال در این ژانر، ریتم مناسبی را فراهم می کند. «مدار قطب شمال» توانسته است در پلتفرم های معتبر بین المللی مانند IMDb، امتیاز قابل قبولی کسب کند که نشان دهنده استقبال منتقدان و مخاطبان جهانی از آن است. این امتیازات اغلب بیانگر موفقیت سریال در فضاسازی، داستان سرایی و بازیگری هستند.

تفاوت سریال مدار قطب شمال (Arctic Circle) و قطب شمال (ایرانی)

یکی از ابهامات رایج برای مخاطبان فارسی زبان، تداخل نامی میان سریال «مدار قطب شمال» (Arctic Circle) و سریال ایرانی «قطب شمال» است. لازم به تأکید است که این دو اثر کاملاً مجزا و متعلق به دو کشور و فرهنگ متفاوت هستند و هیچ ارتباط داستانی یا تولیدی با یکدیگر ندارند.

• سریال مدار قطب شمال (Arctic Circle): یک اثر فنلاندی است که در سال ۲۰۱۸ تولید شده و متعلق به ژانرهای جنایی، دلهره آور و پزشکی است. تمرکز آن بر معمای قتل و شیوع یک ویروس کشنده در مناطق سردسیر فنلاند است.
• سریال قطب شمال (ایرانی): محصول سال ۱۴۰۳ شمسی و یک سریال نمایش خانگی ایرانی به کارگردانی امین محمودی یکتا است. این سریال بر پایه اقتباسی از رمان «کنت مونت کریستو» بنا شده و داستانی از انتقام و خیانت در محیطی ایرانی را روایت می کند.

بنابراین، هنگام جستجو یا مطالعه درباره این سریال ها، توجه به عنوان انگلیسی «Arctic Circle» برای سریال فنلاندی و اشاره به «ایرانی» برای سریال داخلی، از هرگونه سردرگمی جلوگیری خواهد کرد.

داستان و خط اصلی: معمای قتل در کنار تهدید جهانی

پلات سریال مدار قطب شمال با کشف یک جسد در منطقه دورافتاده و برفی لپلند، واقع در شمال فنلاند آغاز می شود. «نینا کاتسالو»، افسر پلیس محلی و شخصیت اصلی داستان، در حین انجام وظیفه، زنی را در کلبه ای متروک در حال مرگ می یابد. این کشف، آغازگر تحقیقات جنایی پیچیده ای است که به سرعت ابعاد غیرمنتظره ای به خود می گیرد.

معمای قتل در ابتدا به نظر یک پرونده جنایی معمولی می رسد، اما با آزمایش های پزشکی صورت گرفته بر روی جسد، عنصر ویروسی کشنده ای در خون قربانی کشف می شود. این یافته تکان دهنده، مسیر پرونده را به کلی دگرگون کرده و تحقیقات را از حوزه صرفاً جنایی به یک بحران اپیدمیولوژیک بین المللی سوق می دهد. با بروز این تهدید، «توماس لورنز»، یک ویروس شناس برجسته آلمانی، برای همکاری در تحقیقات و کنترل شیوع احتمالی ویروس به لپلند اعزام می شود.

سریال به هنرمندی تمام، تلاقی تحقیقات جنایی نینا را با فوریت و ابعاد بین المللی تهدید اپیدمیولوژی توسط توماس به تصویر می کشد. این دو شخصیت با پیش زمینه های کاملاً متفاوت، باید در کنار یکدیگر کار کنند تا هم عاملان قتل را شناسایی کنند و هم راهی برای مهار ویروس کشف نمایند. پیچیدگی های داستان تنها به این دو جنبه محدود نمی شود؛ روابط انسانی، فساد، و حتی مسائل اخلاقی در زمینه تحقیقات پزشکی و زیست شناسی نیز به تدریج وارد ماجرا می شوند.

فضای سرد و خشن لپلند با مناظر بکر و یخ زده اش، نه تنها به عنوان یک پس زمینه بصری خیره کننده عمل می کند، بلکه به تقویت حس انزوا، دلهره و رازآلودی در تمام طول سریال کمک شایانی می نماید.

این محیط بی رحم، چالش های شخصیت ها را دوچندان کرده و شرایطی را فراهم می آورد که هر تصمیمی می تواند عواقب جبران ناپذیری داشته باشد. ترکیب عناصر معمایی، تریلر و درام در دل چنین فضایی، «مدار قطب شمال» را به اثری چندلایه و عمیق تبدیل می کند که بیننده را تا لحظه آخر درگیر خود نگه می دارد.

شخصیت پردازی: قهرمانان و قربانیان در مرز بقا

یکی از نقاط قوت سریال Arctic Circle، شخصیت پردازی های عمیق و چندوجهی آن است که به بیننده اجازه می دهد با کاراکترها ارتباط برقرار کرده و در مسیر پرفراز و نشیب داستان همراه آن ها شود.

نینا کاتسالو (افسر پلیس فنلاندی)

«نینا کاتسالو» با بازی درخشان آنتو سینیسالو، محور اصلی روایت است. او یک افسر پلیس باتجربه و متعهد در منطقه دورافتاده لپلند است که علاوه بر چالش های حرفه ای، با مشکلات شخصی و خانوادگی نیز دست و پنجه نرم می کند. نینا زنی قوی، مستقل و با اراده است که تعهدش به عدالت و محافظت از مردم، او را در برابر خطرات بی شمار تحقیقات جنایی و ویروسی مقاوم می سازد. نقاط قوت او در هوش، پایداری و قدرت تحلیلش نهفته است، اما ضعف هایی نیز دارد؛ گذشته او سایه ای بر تصمیماتش افکنده و گاهی او را به سمت انتخاب های دشوار سوق می دهد. تکامل شخصیت نینا در طول سریال، از یک افسر پلیس محلی به یک قهرمان بین المللی در مواجهه با یک پاندمی جهانی، بسیار جذاب و دیدنی است.

توماس لورنز (ویروس شناس آلمانی)

«توماس لورنز» با بازی مکس برتز، ویروس شناس برجسته ای از آلمان است که برای بررسی ویروس کشنده به فنلاند می آید. توماس نماینده منطق، علم و رویکرد سیستماتیک است. او در ابتدا با روش های تحقیقاتی نینا که بیشتر بر پایه غریزه و تجربه محلی است، دچار چالش می شود، اما به تدریج ارزش همکاری بین این دو رویکرد متفاوت را درک می کند. شخصیت توماس بیانگر جنبه های اخلاقی و مسئولیت های علمی در مواجهه با بحران های زیستی است. او نیز مانند نینا، گذشته ای دارد که بر تصمیمات و انگیزه هایش تأثیر می گذارد و به شخصیت او عمق می بخشد.

شخصیت های فرعی کلیدی

سریال «مدار قطب شمال» از مجموعه شخصیت های فرعی نیز بهره می برد که هر یک به نوعی در پیشبرد داستان و ایجاد گره های داستانی نقش دارند:

• مارکوس (Marcus): یک شخصیت مرموز که درگیر روابط پیچیده با نینا است و ابعاد اخلاقی داستان را به چالش می کشد.
• هانا (Hanna): دختر نینا که رابطه آن ها لایه هایی از درام شخصی را به داستان اضافه می کند و فشارهای روانی نینا را برجسته می سازد.
• شخصیت های مرتبط با سازمان بهداشت جهانی (WHO): این کاراکترها ابعاد سیاسی و بین المللی بحران ویروسی را نمایندگی می کنند و چالش های همکاری جهانی در مواقع اضطراری را به تصویر می کشند.

تکامل شخصیت ها در طول سریال به گونه ای است که بیننده شاهد تغییرات در انگیزه ها، روابط و باورهای آن ها می شود. این پرداخت دقیق، به «مدار قطب شمال» اعتبار و عمق بیشتری می بخشد و آن را از یک سریال جنایی صرف فراتر می برد.

نقد و بررسی جامع سریال مدار قطب شمال

سریال «مدار قطب شمال» با ترکیب هوشمندانه ژانرهای مختلف و پرداخت هنرمندانه به جزئیات، توانسته است نظر بسیاری از منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کند. در ادامه به بررسی نقاط قوت و ضعف این سریال می پردازیم.

نقاط قوت

1. فضاسازی و اتمسفر بی نظیر: شاید یکی از برجسته ترین نقاط قوت سریال، استفاده ماهرانه از مناظر طبیعی لپلند فنلاند باشد. برف، یخ، سرمای کشنده و انزوای قطبی، فضایی منحصر به فرد ایجاد می کند که خود به یک شخصیت در داستان تبدیل می شود. این محیط نه تنها پس زمینه ای برای وقایع است، بلکه به تشدید حس دلهره، رازآلودی و حتی جدال با طبیعت درونی انسان کمک می کند. کارگردانی و فیلم برداری بی نظیر، این حس را به اوج خود می رساند.
2. ترکیب ژانری خلاقانه: «مدار قطب شمال» به طرز موفقی ژانر جنایی نوردیک نوآر را با عناصر تریلر پزشکی و حتی رگه هایی از علمی-تخیلی (در بحث ویروس) ادغام می کند. این ترکیب، داستان را از کلیشه های مرسوم خارج کرده و لایه های جدیدی از هیجان و تفکر را به بیننده ارائه می دهد. این نوآوری ژانری، سریال را در میان آثار مشابه برجسته می سازد.
3. پلات پیچیده و پر تعلیق: داستان سریال به گونه ای نوشته شده که از همان ابتدا بیننده را درگیر می کند. معمای قتل با تهدید ویروسی در هم تنیده شده و با پیشرفت داستان، پیچیدگی ها و غافلگیری های متعددی رو می شوند. هر قسمت با یک کشف یا اتفاق جدید، تعلیق را حفظ کرده و مخاطب را مشتاق به ادامه تماشا نگه می دارد.
4. بازیگری قوی: عملکرد بازیگران اصلی، به ویژه آنتو سینیسالو در نقش نینا کاتسالو، بسیار درخشان است. او به خوبی توانسته است ابعاد مختلف شخصیت نینا، از آسیب پذیری های شخصی تا قدرت حرفه ای او را به تصویر بکشد. شیمی بین بازیگران اصلی نیز باورپذیر و مؤثر است و به عمق روابط شخصیت ها می افزاید.
5. پیام های زیربنایی: سریال به جز سرگرمی، به بررسی تم های مهمی نظیر اخلاق پزشکی و زیست اخلاق، مسئولیت های بین المللی در مواجهه با بحران های جهانی، و آسیب پذیری انسان در برابر طبیعت و بیماری می پردازد. این لایه های معنایی، «مدار قطب شمال» را به اثری تأمل برانگیز تبدیل می کنند.

نقاط ضعف (نقد منصفانه)

1. ایرادات احتمالی در سرعت روایت: در برخی قسمت ها، به خصوص در اواسط فصل، ریتم داستان ممکن است کمی کند شود. این کندی می تواند برای برخی بینندگانی که به سرعت بالای روایت عادت دارند، آزاردهنده باشد. با این حال، این بخش ها اغلب برای پرداخت بیشتر به شخصیت ها و عمق بخشیدن به داستان های فرعی استفاده می شوند.
2. برخی حفره های داستانی (Plot Holes): مانند بسیاری از سریال های پیچیده، «مدار قطب شمال» نیز در برخی نقاط ممکن است دارای حفره های داستانی جزئی یا سوالاتی بی پاسخ باشد که می تواند به منطق کلی داستان خدشه وارد کند. به عنوان مثال، برخی تصمیمات شخصیت ها یا اتفاقات خاص، گاهی اوقات بدون توجیه کافی به نظر می رسند.
3. عمق برخی شخصیت های فرعی: با وجود پرداخت مناسب به شخصیت های اصلی، برخی از شخصیت های فرعی ممکن است به اندازه کافی توسعه نیابند. این کمبود عمق می تواند باعث شود که مخاطب ارتباط کمتری با انگیزه ها و اقدامات آن ها برقرار کند.
4. پایان بندی: پایان بندی فصل (یا کل سریال در صورت مشاهده فصل های بعدی) می تواند نقطه ای مورد بحث باشد. در حالی که برای برخی رضایت بخش است، ممکن است برخی دیگر آن را تا حدی نامتجانس یا شتاب زده بیابند. رضایت از پایان بندی، اغلب به انتظارات شخصی بیننده بستگی دارد.

بازیگران و عوامل تولید (Cast & Crew): نگاهی به پشت صحنه

موفقیت هر سریال، مدیون تلاش جمعی بازیگران و عوامل تولید آن است. «مدار قطب شمال» نیز از تیمی حرفه ای بهره برده است که توانسته اند این اثر را با کیفیت بالا به مخاطبان ارائه دهند.

بازیگران اصلی و نقش ها

بازیگران نقش محوری در این سریال به شرح زیر هستند:

• آنتو سینیسالو (Anu Sinisalo) در نقش نینا کاتسالو (Nina Kautsalo): او که در فنلاند چهره شناخته شده ای است، با بازی قدرتمند خود در نقش پلیس محلی و مادر مجرد، قلب داستان را تشکیل می دهد.
• مکس برتز (Max Brätz) در نقش توماس لورنز (Thomas Lorenz): ویروس شناس آلمانی که با منطق و علم خود، به دنبال حل معمای ویروس است.
• ایرو سارکاما (Iiro Särkämä) در نقش مارکوس (Marcus): یکی از شخصیت های فرعی اما کلیدی که پیچیدگی های داستان را افزایش می دهد.
• لائوری تیله (Lauri Tilkanen) در نقش یس (Yes): شخصیت های بومی و محلی که به سریال اصالت فنلاندی می بخشند.
• چیکه اوهانوه (Chike Ohanwe) در نقش جیمز (James): از دیگر بازیگران مکمل که در پیشبرد پلات نقش دارد.

کارگردانان

سریال «مدار قطب شمال» توسط چند کارگردان هدایت شده است که هر یک در بخش هایی از سریال، مسئولیت بصری و روایی را بر عهده داشته اند. از جمله کارگردانان این اثر می توان به کاری هیتالاهتی (Kari Hietalahti) و هانیک کینن (Hannu Salonen) اشاره کرد. تنوع کارگردانان گاهی به ایجاد تنوع در سبک های بصری کمک می کند، اما هماهنگی بین آن ها ضروری است تا یکپارچگی کلی اثر حفظ شود.

نویسندگان فیلمنامه

فیلمنامه Arctic Circle توسط تیمی از نویسندگان نوشته شده است که یوهانا اولی (Joona Tena) و میکو پتلی (Mikko Pönkkä) از جمله آن ها هستند. پیچیدگی داستان، ادغام دو پلات جنایی و پزشکی، و توسعه شخصیت ها، نشان از مهارت نویسندگان در خلق روایتی چندلایه و جذاب دارد.

تهیه کنندگان و شرکت تولیدکننده

این سریال محصول مشترک چندین شرکت تولیدی است که عمده ترین آن ها Yellow Film & TV از فنلاند و Bavaria Fiction از آلمان هستند. این همکاری بین المللی نه تنها به تأمین بودجه کمک کرده، بلکه به سریال ابعاد بین المللی بخشیده و امکان پخش آن در بازارهای جهانی را فراهم آورده است.

تیم تولید «مدار قطب شمال» با دقت و ظرافت، جزئیات فنی و هنری سریال را شکل داده اند. از طراحی صحنه و لباس گرفته تا موسیقی متن و تدوین، همه چیز در خدمت فضاسازی و پیشبرد داستان قرار گرفته است تا تجربه تماشای یک اثر نوردیک نوآر اصیل و در عین حال مدرن را برای بیننده فراهم آورد.

امتیازات و بازخورد منتقدان بین المللی

سریال «مدار قطب شمال» با توجه به ژانر خاص و رویکرد نوآورانه خود، توانسته است بازخوردهای مثبتی از منتقدان و تماشاگران بین المللی دریافت کند. این بازخوردها عمدتاً بر نقاط قوت سریال تأکید دارند و به ندرت به ضعف های اساسی اشاره می کنند.

جمع بندی نظرات منتقدان برجسته

منتقدان، Arctic Circle را به دلیل چندین جنبه کلیدی تحسین کرده اند:

• استفاده منحصر به فرد از لوکیشن: بسیاری از منتقدان از نحوه استفاده سریال از مناظر طبیعی و آب و هوای سخت لپلند به عنوان یک عنصر داستانی اصلی، ابراز رضایت کرده اند. این فضاسازی به ایجاد حس سردی و انزوا که مشخصه اصلی نوردیک نوآر است، کمک شایانی می کند.
• پیچیدگی پلات: ادغام موفقیت آمیز معمای جنایی با یک بحران زیستی جهانی، اغلب به عنوان یک نوآوری در داستان گویی مورد تقدیر قرار گرفته است. منتقدان معتقدند که این ترکیب، سریال را از یک اثر جنایی معمولی فراتر برده و لایه های عمیق تری به آن می بخشد.
• بازیگری قدرتمند: عملکرد آنتو سینیسالو در نقش نینا کاتسالو، به طور خاص مورد تمجید قرار گرفته است. توانایی او در به تصویر کشیدن شخصیتی پیچیده و آسیب پذیر، اما در عین حال بسیار مقاوم و با اراده، از دیدگاه منتقدان تحسین برانگیز بوده است.
• موضوعات عمیق: سریال به دلیل پرداختن به مسائل اخلاقی، مسئولیت های علمی و پزشکی، و همچنین چالش های هماهنگی بین المللی در مواجهه با یک پاندمی، مورد توجه قرار گرفته است. این ابعاد فکری، به اعتبار هنری سریال می افزاید.

میانگین امتیازات و تحلیل کلی

در وب سایت های مرجع و پایگاه های داده فیلم و سریال، «مدار قطب شمال» معمولاً امتیازاتی در حد متوسط به بالا کسب کرده است. به عنوان مثال، در IMDb، میانگین امتیاز کاربران و منتقدان برای این سریال در محدوده 7 از 10 یا بالاتر قرار دارد که برای یک سریال اروپایی، امتیاز خوبی محسوب می شود و نشان دهنده کیفیت و محبوبیت آن در سطح بین المللی است.

با این حال، برخی از منتقدان به مواردی مانند کندی ریتم در برخی قسمت ها یا عدم پرداخت کافی به برخی شخصیت های فرعی اشاره کرده اند. اما این انتقادات عموماً مانع از تحسین کلی سریال نشده و به عنوان جزئیاتی در کنار نقاط قوت آن مطرح شده اند. در مجموع، «مدار قطب شمال» به عنوان یک اثر جنایی-دلهره آور متفاوت و خوش ساخت، با فضاسازی بی نظیر و داستانی پرکشش، توانسته است جایگاه خود را در میان سریال های موفق جهانی تثبیت کند.

آیا تماشای سریال مدار قطب شمال را توصیه می کنیم؟ جمع بندی نهایی

با توجه به بررسی های جامع انجام شده، می توان گفت سریال «مدار قطب شمال» اثری است که به طور قطع می تواند برای طیف وسیعی از مخاطبان جذاب باشد. اگر به دنبال سریالی هستید که فراتر از یک معمای جنایی ساده عمل کند و به لایه های عمیق تر اخلاقی، علمی و انسانی بپردازد، این سریال یک انتخاب عالی است.

توصیه نهایی ما برای تماشای سریال Arctic Circle مثبت است. این سریال به خصوص برای علاقه مندان به ژانرهای زیر جذاب خواهد بود:

• نوردیک نوآر: اگر از سریال های اسکاندیناویایی با فضای سرد، دلهره آور و داستان های پیچیده لذت می برید (مانند سریال های The Killing یا Borgen)، «مدار قطب شمال» قطعاً شما را جذب خواهد کرد.
• تریلرهای پزشکی/علمی: کسانی که به سریال هایی با مضامین شیوع بیماری، ویروس شناسی و تلاش های علمی برای مهار یک تهدید جهانی علاقه دارند (مانند Contagion یا Chernobyl)، از ترکیب این ژانرها با داستان جنایی در این سریال لذت خواهند برد.
• درام های شخصیت محور: اگر به تحلیل شخصیت های پیچیده و تکامل آن ها در مواجهه با چالش های بزرگ علاقه دارید، نینا کاتسالو و توماس لورنز به شما این فرصت را می دهند.

سریال با فضاسازی بی نظیر، بازی های قوی و پلات پرتعلیق خود، تجربه ای منحصربه فرد از سرما و رازآلودگی قطبی را ارائه می دهد که تا مدت ها در ذهن شما باقی خواهد ماند. اگرچه ممکن است در برخی نقاط ریتم کندی داشته باشد، اما عمق داستان و پیچیدگی موضوعات، ارزش صبر و تماشا را دارد.

برای چه کسانی این سریال می تواند جذاب باشد؟

• دوستداران سریال هایی که داستان های جنایی را با ابعاد گسترده تر اجتماعی یا علمی ترکیب می کنند.
• بینندگانی که از اتمسفرهای سرد و منزوی، و نقش آن ها در داستان گویی لذت می برند.
• کسانی که به سریال های تلویزیونی با کیفیت تولید بالا و بازیگری های متقاعدکننده اهمیت می دهند.

بنابراین، اگر به دنبال یک تجربه سینمایی متفاوت، چالش برانگیز و در عین حال سرگرم کننده هستید که هم ذهن شما را درگیر کند و هم احساساتتان را برانگیزد، تماشای «مدار قطب شمال» را به شدت توصیه می کنیم.

نتیجه گیری و سخن پایانی

در مجموع، سریال «مدار قطب شمال» (Arctic Circle) یک دستاورد قابل توجه در ژانر نوردیک نوآر به شمار می رود که با در هم آمیختن هنرمندانه یک معمای جنایی با تهدید اپیدمیولوژیک جهانی، اثری چندلایه و فکری خلق کرده است. این سریال نه تنها به دلیل فضاسازی یخی و خیره کننده لپلند فنلاند، بلکه به واسطه شخصیت پردازی های عمیق، بازیگری های قدرتمند و پلات پرپیچ و خم خود، ارزش تماشا را دارد.

این اثر با طرح مسائل مهمی نظیر مسئولیت های علمی، اخلاق پزشکی و چالش های همکاری بین المللی، فراتر از یک سرگرمی صرف عمل کرده و بیننده را به تأمل وا می دارد. «مدار قطب شمال» شاهدی بر توانایی فنلاند در تولید محتوای تلویزیونی با استانداردهای بین المللی است که می تواند با بهترین آثار جهانی رقابت کند.

امیدواریم این نقد جامع به شما در شناخت بهتر این سریال کمک کرده باشد. تماشای «مدار قطب شمال» فرصتی است برای غرق شدن در داستانی دلهره آور، در دل یکی از زیباترین و در عین حال خشن ترین نقاط زمین. از شما دعوت می کنیم تا پس از تماشای این سریال، نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید و به غنای بحث پیرامون این اثر ارزشمند بیفزایید.