شروط ضمن عقد در سند ازدواج | هر آنچه باید بدانید (حقوق زن)
شروط ضمن عقد در سند ازدواج: راهنمای جامع و کاربردی
شروط ضمن عقد در سند ازدواج، توافقاتی قانونی هستند که پیش از جاری شدن عقد نکاح، میان زن و مرد صورت گرفته و به طور رسمی در متن عقدنامه درج می شوند. این شروط به زوجین این امکان را می دهند که در چارچوب قانون، حقوق و وظایف خود را فراتر از احکام کلی شریعت و قانون مدنی تنظیم کرده و از بروز بسیاری از اختلافات احتمالی در آینده پیشگیری کنند.
ازدواج، پیوندی مقدس و بنیان اصلی خانواده است که در کنار جنبه های عاطفی و اخلاقی، ابعاد حقوقی مهمی نیز دارد. آگاهی از این ابعاد، به ویژه در مورد «شروط ضمن عقد در سند ازدواج»، نقش حیاتی در حفظ حقوق زوجین و تضمین پایداری زندگی مشترک ایفا می کند. این شروط، سازوکاری قانونی برای انطباق قواعد کلی ازدواج با نیازها و شرایط خاص هر زوج فراهم می آورند و به آن ها اجازه می دهند تا با دیدی بازتر و آگاهانه تر، آینده مشترک خود را بنیان نهند. درک دقیق مفهوم، انواع و آثار حقوقی شروط ضمن عقد، به ویژه برای زوجین آینده و خانواده هایی که در آستانه این تصمیم مهم قرار دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است. این راهنمای جامع تلاش می کند تا با زبانی تخصصی اما قابل فهم، تمامی جنبه های مرتبط با شروط ضمن عقد را روشن ساخته و به ابهامات رایج در این زمینه پاسخ دهد تا افراد بتوانند با اطمینان و آگاهی کامل، از حقوق خود دفاع کنند.
شروط ضمن عقد چیست؟ (تعریف و مبانی قانونی)
شروط ضمن عقد به مجموعه توافقاتی گفته می شود که در زمان انعقاد عقد اصلی (نکاح)، در قالب شروطی خاص، به آن اضافه می شوند. این شروط، متعهدله (کسی که شرط به نفع اوست) را از برخی حقوق خود که به موجب عقد اصلی حاصل می شده، محروم یا به او حقوقی فراتر از آنچه قانون مقرر داشته، اعطا می کند. هدف اصلی از درج این شروط، ایجاد تعادل بیشتر در روابط زوجین، پیش بینی راهکارهایی برای مسائل احتمالی آینده و حمایت از حقوق طرفین، به ویژه زوجه، است.
مفهوم حقوقی شرط ضمن عقد در قانون مدنی
ماده 1119 قانون مدنی ایران به صراحت بیان می دارد: هر یک از طرفین عقد می تواند هر شرطی را که مخالف با مقتضای ذات عقد نکاح نباشد، در ضمن عقد نکاح یا عقد لازم دیگر قرار دهد. این ماده، مبنای قانونی درج شروط ضمن عقد در سند ازدواج را فراهم می کند. نکته کلیدی در این ماده، عبارت مخالف با مقتضای ذات عقد است. مقتضای ذات عقد نکاح، یعنی هدف اصلی و لاینفک از ازدواج، تشکیل زندگی مشترک و رابطه زناشویی است. بنابراین، شروطی که اساس این اهداف را به کلی نفی کنند، باطل و حتی در برخی موارد، موجب بطلان کل عقد نکاح می شوند. برای مثال، شرط عدم تمکین مطلق یا شرط عدم وجود رابطه زناشویی برای همیشه، خلاف مقتضای ذات عقد بوده و باطل است. اما شرطی مانند حق تعیین مسکن، شرطی صحیح است زیرا هدف اصلی ازدواج را نقض نمی کند، بلکه تنها حق یکی از زوجین را در تعیین یکی از مصادیق زندگی مشترک (مسکن) تعدیل می کند.
تفاوت شروط ضمن عقد نکاح با شروط ابتدایی در این است که شروط ابتدایی تعهداتی هستند که بدون ارتباط به یک عقد اصلی و به صورت مستقل بین افراد توافق می شوند و در بسیاری از موارد الزام آور حقوقی نیستند، مگر اینکه به نحوی در قالب یک عقد لازم دیگر (مثلاً صلح) گنجانده شوند. اما شروط ضمن عقد، جزئی از عقد اصلی محسوب شده و با صحّت عقد، معتبر و لازم الاجرا می شوند و ضمانت اجرای حقوقی دارند.
انواع شروط ضمن عقد با مثال های کاربردی
شروط ضمن عقد از نظر ماهیت حقوقی به سه دسته اصلی تقسیم می شوند که درک آن ها برای تنظیم دقیق متن شروط ضمن عقد ضروری است:
-
شرط صفت: این شرط به وجود یا عدم وجود صفت یا ویژگی خاصی در مورد یکی از طرفین عقد یا مورد معامله اشاره دارد. در عقد نکاح، شرط صفت می تواند مربوط به ویژگی های ظاهری، تحصیلی، شغلی، خانوادگی یا حتی روحی و اخلاقی باشد.
مثال: زوج شرط نمود که زوجه دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته حقوق باشد یا زوجه شرط نمود که زوج فاقد هرگونه سابقه کیفری باشد. عدم تحقق این صفت، می تواند به طرف دیگر حق فسخ عقد یا درخواست جبران خسارت دهد، البته با توجه به ماهیت صفت و تاثیر آن بر اراده طرفین.
-
شرط نتیجه: در این نوع شرط، به محض وقوع عقد، نتیجه خاصی نیز حاصل می شود. به عبارت دیگر، با ایجاب و قبول طرفین در عقد، امری به صورت خودکار و بدون نیاز به عمل اضافی محقق می شود.
مثال: زوجین شرط نمودند که به محض وقوع عقد، حضانت فرزند مشترک از ازدواج قبلی زوجه، به او منتقل شود. یا زوجه شرط نمود که به محض ازدواج، تمامی مهریه او در حساب بانکی مشخصی به نام وی واریز گردد. شرط نتیجه باید امری باشد که قابلیت تحقق فوری را داشته باشد و نیاز به فعل دیگری نداشته باشد.
-
شرط فعل: این رایج ترین نوع شرط در سند ازدواج و شروط آن است که یکی از طرفین را ملزم به انجام یا عدم انجام یک فعل یا عمل خاص در آینده می کند. این فعل می تواند مادی یا حقوقی باشد.
مثال: زوج شرط نمود که زوجه پس از ازدواج، به تحصیل خود ادامه دهد (فعل مثبت) یا زوجه شرط نمود که زوج از اشتغال به شغلی خاص خودداری کند (فعل منفی). همچنین زوج به زوجه وکالت بلاعزل می دهد که در صورت اعتیاد زوج به مواد مخدر، خود را مطلقه سازد (فعل حقوقی در قالب وکالت). عدم انجام شرط فعل، منجر به حق فسخ برای مشروط له یا درخواست اجبار مشروط علیه به انجام فعل از طریق مراجع قانونی می شود.
شروط چاپی (دوازده گانه) ضمن عقد در سند ازدواج (وکالت در طلاق زوجه)
در اسناد ازدواج کنونی در ایران، علاوه بر مهریه و سایر جزئیات، بخشی به شروط ۱۲ گانه عقد ازدواج اختصاص داده شده است. این شروط، مجموعه ای از توافقات پیش فرض هستند که هدف از گنجاندن آن ها، حمایت از حقوق زوجه و تعدیل اختیارات گسترده مرد در امر طلاق است. این شروط در واقع وکالت بلاعزلی به زن برای طلاق از جانب مرد، در صورت تحقق شرایط خاصی، اعطا می کنند.
مقدمه ای بر شروط ۱۲ گانه
پیش بینی شروط دوازده گانه در سند ازدواج، ریشه ای در تحولات حقوق خانواده در ایران دارد. این شروط از دهه ۱۳۶۰ به بعد، با هدف تقویت موقعیت حقوقی زن و فراهم آوردن امکان حق طلاق زن در عقدنامه در شرایطی که ادامه زندگی برای او با عسر و حرج همراه است، به عقدنامه ها اضافه شدند. قبل از آن، زن برای طلاق معمولاً راهی جز اثبات عسر و حرج به صورت کلی یا اثبات عدم تمکین و سوءرفتار مرد از طریق دشواری های بسیار نداشت. این شروط، این امکان را فراهم کردند که در صورت تحقق هر یک از موارد مندرج، زن بتواند با مراجعه به دادگاه، از وکالتی که شوهر به او داده، استفاده کرده و خود را مطلقه سازد.
اهمیت امضا یا عدم امضای این شروط بسیار زیاد است. اگر زوج، این شروط را امضا کند، در واقع به زوجه وکالت داده است که در صورت وقوع هر یک از موارد ۱۲ گانه، خود را به نمایندگی از زوج مطلقه سازد. این وکالت بلاعزل است، به این معنی که زوج نمی تواند بعداً از آن رجوع کند. عدم امضای این شروط توسط زوج به معنای نفی حق طلاق زن در آن شرایط خاص نیست، بلکه تنها راهکار آسان تر و سریع تر وکالت در طلاق را از او می گیرد و زن برای طلاق باید از مسیر اثبات عسر و حرج یا توافق و سایر روش های پیچیده تر اقدام کند. بنابراین، امضای این شروط به نفع زوجه و ضامن حقوق او در شرایط دشوار است.
شرح کامل و تفصیلی هر یک از ۱۲ شرط با مثال و تفسیر حقوقی
-
استنکاف از پرداخت نفقه یا عدم ایفای سایر حقوق واجبه:
اگر زوج به مدت شش ماه متوالی (پشت سر هم) یا نه ماه متناوب (گسسته) از پرداخت نفقه یا سایر حقوق واجب زوجه (مانند تهیه مسکن مناسب) خودداری کند و امکان الزام او به پرداخت نیز وجود نداشته باشد، زوجه می تواند از وکالت طلاق خود استفاده کند. منظور از عدم امکان الزام، زمانی است که با وجود حکم دادگاه، زوج از پرداخت سر باز می زند یا مالی برای توقیف ندارد. این شرط از مهم ترین ابزارهای حمایت از زوجه در برابر ترک انفاق است.
-
سوء رفتار یا سوء معاشرت زوج:
در صورتی که سوء رفتار یا سوء معاشرت زوج (مثل کتک زدن، فحاشی، اهانت مداوم، روابط نامشروع و غیره) به حدی برسد که ادامه زندگی زناشویی برای زوجه غیرقابل تحمل باشد، این شرط محقق می شود. تشخیص این امر بر عهده دادگاه است که با بررسی ادله و شهود، از جمله نظر کارشناسی و نظر داوران، اقدام به صدور رأی می کند.
-
ابتلای زوج به امراض صعب العلاج:
اگر زوج به بیماری صعب العلاجی مبتلا شود که دوام زناشویی (ادامه زندگی مشترک و روابط زناشویی) برای زوجه مخاطره آمیز باشد (چه از نظر جسمی، چه روانی یا سرایت بیماری)، زوجه می تواند از این شرط استفاده کند. تشخیص صعب العلاج بودن بیماری و مخاطره آمیز بودن آن توسط پزشک قانونی و دادگاه صورت می گیرد.
-
جنون زوج:
در مواردی که جنون زوج (دیوانگی) به حدی باشد که شرعاً امکان فسخ نکاح برای زوجه فراهم نباشد (مانند جنونی که پس از عقد ایجاد شده و طبق نظر فقها امکان فسخ ندارد)، اما ادامه زندگی برای زوجه ممکن نباشد، زوجه می تواند با استناد به این شرط تقاضای طلاق کند. جنون باید به اثبات پزشکی قانونی و دادگاه برسد.
-
عدم رعایت دستور دادگاه در مورد شغل منافی:
اگر زوج شغلی را انتخاب کند که طبق نظر دادگاه صالح، منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد و علیرغم دستور دادگاه مبنی بر ترک آن شغل، از این کار خودداری کند، زوجه می تواند از حق طلاق خود استفاده کند. برای مثال، شغلی که نیاز به حضور در محیط های نامناسب یا سفر های طولانی و بی رویه داشته باشد که به زندگی مشترک لطمه وارد کند.
-
محکومیت قطعی زوج به حبس ۵ سال یا بیشتر:
چنانچه زوج به حکم قطعی دادگاه به مجازات حبس پنج سال یا بیشتر محکوم شود، یا جزای نقدی که منجر به پنج سال یا بیشتر بازداشت شود و این حکم در حال اجرا باشد، زن می تواند تقاضای طلاق کند. این شرط به زن این امکان را می دهد که در صورت غیبت طولانی مدت همسر به دلیل محکومیت، از بلاتکلیفی خارج شود.
-
ابتلای زوج به هرگونه اعتیاد مضر:
در صورتی که زوج به هرگونه اعتیاد مضری مبتلا شود که به تشخیص دادگاه، به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار نماید، این شرط محقق می شود. اعتیاد به مواد مخدر، الکل یا حتی قمار می تواند از مصادیق این شرط باشد. دادگاه با بررسی شرایط، شدت اعتیاد و تأثیر آن بر زندگی خانوادگی، تصمیم گیری می کند.
-
ترک زندگی خانوادگی یا غیبت ۶ ماهه زوج:
اگر زوج، زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه (تشخیص عذر موجه با دادگاه است) ترک کند و یا به مدت شش ماه متوالی بدون عذر موجه غیبت نماید، زوجه می تواند از وکالت طلاق خود بهره گیرد. این شرط نیز برای جلوگیری از بلاتکلیفی زن در صورت غیبت یا ترک منزل توسط همسر است.
-
محکومیت قطعی زوج به ارتکاب جرمی مغایر با حیثیت خانوادگی:
چنانچه زوج به موجب حکم قطعی، به دلیل ارتکاب جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون زوجه باشد (اعم از حد یا تعزیر)، مجازات شود، زوجه می تواند تقاضای طلاق کند. تشخیص اینکه جرمی مغایر با حیثیت خانوادگی است، با توجه به عرف، موقعیت زوجه و وضعیت اجتماعی، بر عهده دادگاه است.
-
عقیم بودن زوج یا عوارض جسمی مانع فرزندآوری:
در صورتی که پس از گذشت پنج سال از زندگی مشترک، زوجه به دلیل عقیم بودن زوج یا عوارض جسمی دیگر او، صاحب فرزند نشود و در صورتی که امکان درمان نیز وجود نداشته باشد، این شرط برای زن محقق می شود. این شرط به زن حق می دهد در صورت تمایل به فرزندآوری، از این حق خود استفاده کند.
-
مفقودالاثر شدن زوج:
اگر زوج مفقودالاثر شود و ظرف مدت شش ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه (برای اعلام مفقودی و درخواست طلاق)، پیدا نشود، زوجه می تواند از وکالت طلاق خود استفاده کند. این شرط نیز به زن کمک می کند تا از وضعیت بلاتکلیفی در غیاب طولانی مدت همسر خارج شود.
-
اختیار همسر دیگر توسط زوج بدون رضایت زوجه یا عدم رعایت عدالت:
این شرط، یکی از پرکاربردترین شروط ۱۲ گانه است. اگر زوج، بدون رضایت زوجه، همسر دیگری اختیار کند یا علیرغم رضایت، به تشخیص دادگاه، بین همسران خود به عدالت رفتار ننماید، زوجه حق طلاق پیدا می کند. این شرط برای حمایت از حقوق همسر اول در برابر ازدواج مجدد مرد و تضمین رعایت عدالت از سوی اوست.
امضای شروط ۱۲ گانه در سند ازدواج، گامی مهم در جهت تقویت موقعیت حقوقی زوجه است و به او این اختیار را می دهد که در صورت بروز برخی مشکلات جدی در زندگی مشترک، با سهولت بیشتری به حق طلاق خود دست یابد. این شروط، در واقع، یک وکالت در طلاق به زوجه را در شرایط مشخصی فعال می کنند.
سایر شروط رایج و قابل درج در سند ازدواج (شروط سفارشی و توافقی)
علاوه بر شروط ۱۲ گانه که به صورت چاپی در سند ازدواج موجود هستند و جنبه حمایتی از زوجه دارند، زوجین می توانند با توافق یکدیگر، شروط دیگری را نیز به صورت سفارشی و دست نویس یا تایپ شده در بخش توضیحات عقدنامه درج کنند. این شروط، که به شروط سفارشی یا شروط توافقی معروف اند، دامنه وسیع تری دارند و می توانند جنبه های مختلف زندگی مشترک را پوشش دهند. البته، مانند شروط ۱۲ گانه، این شروط نیز نباید خلاف مقتضای ذات عقد و قوانین آمره باشند.
شرط تنصیف (نصف کردن) اموال و دارایی
شرط تنصیف اموال، یکی از پرکاربردترین شروط سفارشی است که به موجب آن، در صورت طلاق، نیمی از اموالی که زوج پس از ازدواج کسب کرده است، به زوجه تعلق می گیرد. این شرط، با شرط دوازده گانه چاپی تنصیف اموال تفاوت دارد. شرط چاپی معمولاً در صورتی اجرا می شود که طلاق به درخواست زوجه نباشد و تقصیر از جانب او اثبات نشود. اما شرط تنصیف اموال سفارشی می تواند با شرایط جامع تری نگاشته شود، مثلاً فارغ از اینکه درخواست طلاق از سوی چه کسی باشد یا تقصیر به عهده کدام یک از طرفین باشد.
نکات مهم در نگارش این شرط برای اجرایی بودن:
- باید به صراحت ذکر شود که این شرط شامل کدام اموال می شود (اموال منقول و غیرمنقول، دارایی های نقدی، سهام و…).
- باید زمان محاسبه اموال (تاریخ درخواست طلاق، تاریخ صدور حکم طلاق) مشخص شود.
- بهتر است قید شود که در صورت تحقق شرط، زوج مکلف به انتقال رسمی نصف دارایی به زوجه است.
شرط حق تعیین مسکن زوجه
طبق ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی، حق تعیین مسکن با زوج است، مگر اینکه در ضمن عقد به نحو دیگری شرط شده باشد. شرط حق مسکن زوجه به زن این اختیار را می دهد که مسکن مشترک را تعیین کند. این شرط می تواند به صورت مطلق (زن هر زمان و در هر کجا که بخواهد مسکن را تعیین کند) یا مقید (مثلاً در شهر محل سکونت فعلی یا با رعایت شان زوج) نگاشته شود. این شرط به زن استقلال بیشتری در امور زندگی مشترک می دهد و از تحمیل محل زندگی نامناسب به وی جلوگیری می کند.
شرط حق خروج از کشور زوجه (وکالت بلاعزل در گذرنامه)
بر اساس قانون، برای خروج زن از کشور، اجازه همسر لازم است. شرط حق خروج از کشور زوجه به زن این اختیار را می دهد که بدون نیاز به اجازه مکرر از زوج، از کشور خارج شود. بهترین راه برای تضمین این حق، اعطای وکالت بلاعزل از سوی زوج به زوجه برای اخذ گذرنامه، تمدید آن و خروج از کشور است. این وکالت باید در یکی از دفاتر اسناد رسمی ثبت شود تا از اعتبار حقوقی کافی برخوردار باشد. این شرط برای زنانی که به واسطه شغل یا تحصیل نیاز به سفرهای خارجی دارند، بسیار حیاتی است. این وکالت می تواند مطلق یا مقید به تعداد سفر یا زمان خاصی باشد.
شرط حق ادامه تحصیل زوجه
این شرط به زن این اطمینان را می دهد که پس از ازدواج می تواند تحصیلات خود را ادامه دهد و زوج حق ممانعت از آن را نخواهد داشت. این حق می تواند شامل ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر، در رشته های خاص یا حتی در شهرهای دیگر (با شرایط مشخص) باشد. نگارش دقیق این شرط اهمیت دارد تا جلوی تفاسیر متفاوت گرفته شود.
شرط حق اشتغال زوجه
مطابق قانون، زوج می تواند همسرش را از شغلی که منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت او یا خود زوج باشد، منع کند. شرط حق اشتغال زن این اختیار را از زوج سلب کرده و به زن اجازه می دهد تا به شغل دلخواه خود ادامه دهد. این شرط می تواند به صورت کلی (حق اشتغال در هر شغلی) یا محدود (حق اشتغال در شغل فعلی یا شغل های مشخص) نگاشته شود. این شرط نیز به زن استقلال مالی و اجتماعی می دهد.
شرط حضانت فرزندان پس از طلاق
برخلاف اصل قانونی که حضانت فرزندان پس از طلاق را تا سن ۷ سالگی با مادر و پس از آن با پدر (در صورت عدم صلاحیت مادر) قرار می دهد، زوجین می توانند با توافق، شرط حضانت فرزندان پس از طلاق را به نفع زوجه درج کنند. این شرط باید به دقت و با جزئیات کامل تنظیم شود تا در آینده محل اختلاف قرار نگیرد. توجه به این نکته ضروری است که این شرط نیز مانند سایر شروط، در صورت اثبات عدم صلاحیت مادر توسط دادگاه، می تواند مورد بازبینی قرار گیرد، اما اصل اولیه را به نفع مادر تغییر می دهد.
شرط وکالت مطلق زوجه در طلاق
این شرط، کامل ترین و قوی ترین نوع وکالت در طلاق به زوجه است. در این حالت، زوج به زوجه وکالت بلاعزل می دهد که در هر زمان و تحت هر شرایطی (بدون نیاز به تحقق شروط ۱۲ گانه یا اثبات عسر و حرج)، با مراجعه به دادگاه، خود را مطلقه سازد. این وکالت می تواند با حق توکیل به غیر باشد، به این معنی که زن بتواند این وکالت را به وکیل دادگستری تفویض کند. این شرط، زن را از بسیاری از محدودیت های قانونی در زمینه طلاق رها می سازد و به او اختیار کامل برای پایان دادن به زندگی مشترک را می دهد. نگارش بسیار دقیق و واضح این شرط برای جلوگیری از هرگونه ابهام یا تفسیر متفاوت در آینده ضروری است.
سایر شروط خاص و متفرقه
علاوه بر شروط فوق، زوجین می توانند بر سر موارد دیگری نیز توافق کنند و آن ها را در سند ازدواج درج نمایند، از جمله:
- تعیین محل زندگی: مثلاً شرط زندگی در شهر خاصی یا نزدیک به خانواده زوجه.
- عدم ازدواج مجدد زوج بدون اجازه زوجه: هرچند این شرط نمی تواند مانع قانونی برای ازدواج مجدد زوج باشد، اما می تواند به عنوان یکی از شرایط تحقق وکالت در طلاق برای زوجه تلقی شود.
- ممنوعیت ورود به برخی مشاغل توسط هر یک از طرفین.
- شرط عدم ممانعت زوج از ملاقات زوجه با خانواده اش.
- شرط تقسیم بدهی ها و دارایی هایی که پیش از عقد وجود داشته اند.
نحوه درج شروط ضمن عقد در سند ازدواج و نکات کلیدی
فرآیند درج شروط ضمن عقد در سند ازدواج، مرحله ای حساس و نیازمند دقت فراوان است. رعایت نکات حقوقی و عملی در این مرحله، تضمین کننده اعتبار و قابلیت اجرایی شروط در آینده خواهد بود. هرگونه سهل انگاری یا عدم آگاهی، ممکن است منجر به بطلان شرط یا عدم امکان اجرای آن شود.
اهمیت مشاوره با وکیل متخصص حقوق خانواده
پیش از هرگونه تصمیم گیری درباره شروط ضمن عقد نکاح، قویاً توصیه می شود که زوجین، به ویژه زوجه، با یک وکیل متخصص حقوق خانواده مشورت کنند. وکیل می تواند:
- انواع شروط و پیامدهای حقوقی آن ها را به طور کامل توضیح دهد.
- شروط مناسب با شرایط خاص هر زوج را پیشنهاد دهد.
- در نگارش دقیق و بدون ابهام متن شروط ضمن عقد یاری رساند تا در آینده هیچ جای شبهه یا تفسیری باقی نماند.
- در مورد شروط باطل و مبطل در عقد نکاح هشدار دهد.
مراحل تنظیم و درج شروط
-
پیش از عقد (توافقات اولیه):
مهم ترین گام، توافق صریح و روشن میان زوجین بر سر شروط است. این توافقات می تواند در جلسات خانوادگی یا با حضور مشاوران حقوقی صورت گیرد. بهتر است پیش نویس این شروط به صورت کتبی تهیه و مورد تأیید هر دو طرف قرار گیرد.
-
هنگام عقد در دفترخانه (توسط سردفتر):
در زمان جاری شدن صیغه عقد نکاح در دفترخانه، سردفتر ازدواج موظف است شروط ۱۲ گانه چاپی را برای زوجین قرائت کند و از آن ها بخواهد که در صورت موافقت، زیر هر شرط را امضا نمایند. علاوه بر این، شروط سفارشی و توافقی که زوجین پیشتر بر سر آن ها توافق کرده اند و به صورت مکتوب آماده کرده اند، باید توسط سردفتر در قسمت توضیحات یا شروط اضافی سند ازدواج به دقت و بدون تغییر درج شوند. امضای هر دو طرف ذیل این شروط ضروری است.
چگونگی نگارش دقیق و شفاف شروط
یکی از دلایل اصلی ابطال یا عدم اجرای شروط، نگارش مبهم و غیردقیق آن هاست. شروط باید به گونه ای نگاشته شوند که:
- کاملاً صریح و روشن باشند و جای ابهامی باقی نگذارند.
- مصادیق و شرایط تحقق آن ها به وضوح بیان شود.
- ضمانت اجرای عدم رعایت شرط (مثلاً حق طلاق، حق فسخ یا جبران خسارت) مشخص باشد.
- از اصطلاحات حقوقی صحیح و دقیق استفاده شود، اما به گونه ای که برای عموم نیز قابل فهم باشد.
شروط باطل و مبطل در عقد نکاح
همه شروطی که در سند ازدواج درج می شوند، لزوماً معتبر و قابل اجرا نیستند. قانون مدنی شروط را از نظر اعتبار به سه دسته تقسیم می کند:
- شرط صحیح: شروطی که همسو با مقتضای ذات عقد و قوانین آمره باشند و قابلیت اجرا داشته باشند. اکثر شروط ضمن عقد در سند ازدواج در این دسته قرار می گیرند.
- شرط باطل اما غیرمبطل: شروطی که خودشان باطل هستند ولی موجب بطلان اصل عقد نکاح نمی شوند. این شروط معمولاً به دلیل خلاف شرع بودن (مثلاً شرط شرب خمر) یا غیرقابل اجرا بودن (مانند شرط فروش اموالی که وجود خارجی ندارند) باطل اند. در این حالت، فقط شرط بی اعتبار می شود و عقد نکاح صحیح باقی می ماند.
- شرط باطل و مبطل: شروطی که علاوه بر باطل بودن خودشان، به دلیل مخالفت با مقتضای ذات عقد یا جهل به ارکان اصلی عقد، کل عقد نکاح را نیز باطل می کنند. مانند شرط عدم برقراری رابطه زناشویی در تمام طول زندگی یا شرط عدم تمکین مطلق.
آثار حقوقی شروط باطل بسته به نوع آن ها متفاوت است. در نوع اول (باطل غیرمبطل)، شرط نادیده گرفته شده و عقد صحیح است. در نوع دوم (باطل و مبطل)، نه تنها شرط، بلکه اصل عقد نکاح نیز باطل می شود که تبعات حقوقی بسیار سنگینی دارد. لذا شناخت دقیق این موارد ضروری است.
آیا می توان پس از عقد، شروطی را به آن اضافه کرد؟
اضافه کردن شرط جدید به عقد نکاح پس از جاری شدن صیغه عقد، به صورت مستقیم امکان پذیر نیست. زیرا شروط باید ضمن عقد باشند؛ یعنی در حین اجرای عقد یا قبل از آن با قصد ورود به عقد اصلی توافق شده باشند. با این حال، زوجین می توانند با توافق یکدیگر، شروط جدید را در قالب یک عقد لازم دیگر (مثل عقد صلح یا یک اقرارنامه رسمی) درج کنند. در این صورت، این شروط به دلیل تبعیت از آن عقد لازم دیگر، معتبر و لازم الاجرا خواهند بود و از لحاظ حقوقی قدرت اجرایی خواهند داشت. ثبت این توافقات در دفاتر اسناد رسمی برای تضمین اعتبار آن ها حائز اهمیت است.
آثار حقوقی پذیرش و عدم پذیرش شروط ضمن عقد
پذیرش یا عدم پذیرش شروط ضمن عقد در سند ازدواج، پیامدهای حقوقی متفاوتی برای هر یک از زوجین، به ویژه زوجه، به همراه دارد. این آثار نشان دهنده اهمیت تصمیم گیری آگاهانه در مورد هر یک از این شروط است.
قدرت اجرایی شروط امضا شده
زمانی که شروط ضمن عقد نکاح به درستی در سند ازدواج درج و توسط هر دو طرف امضا می شوند، این شروط به بخش لاینفک و الزام آور عقد نکاح تبدیل می شوند. این بدان معناست که هر یک از زوجین متعهد به رعایت مفاد این شروط هستند و در صورت تخلف، طرف دیگر می تواند از طریق مراجع قانونی (دادگاه خانواده) خواستار اجرای آن ها یا اعمال ضمانت اجرای پیش بینی شده در شرط شود. به عنوان مثال، اگر زوج شرط حق اشتغال زوجه را امضا کرده باشد و بعدها مانع اشتغال وی شود، زوجه می تواند به دادگاه مراجعه کرده و تقاضای اجبار زوج به رعایت شرط را داشته باشد یا در صورت پیش بینی، از وکالت در طلاق به زوجه استفاده کند. اهمیت ثبت رسمی شروط در دفاتر اسناد رسمی (برای شروط سفارشی که ممکن است خارج از دفترخانه توافق شوند) نیز از همین روست که به آن ها اعتبار و قابلیت اثبات قانونی می بخشد.
امکان درخواست طلاق بر اساس عسر و حرج
حتی در صورتی که زن شروط ۱۲ گانه چاپی را امضا نکرده باشد یا هیچ شرط سفارشی مبنی بر وکالت در طلاق را نداشته باشد، قانون مدنی راه دیگری را برای او باز گذاشته است: عسر و حرج در طلاق. ماده 1130 قانون مدنی ایران تصریح می کند: در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد، زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود.
عسر و حرج به وضعیتی اطلاق می شود که ادامه زندگی مشترک برای زن دشوار، غیرقابل تحمل و با مشقت همراه باشد. مصادیق عسر و حرج بسیار متنوع هستند و شامل مواردی مانند ترک زندگی خانوادگی توسط زوج، سوء رفتار شدید و مستمر، اعتیاد مضر، بیماری های صعب العلاج، محکومیت به حبس طولانی مدت و… می شوند. در واقع، بسیاری از مواردی که در شروط ۱۲ گانه عقد ازدواج ذکر شده اند، خود می توانند از مصادیق عسر و حرج باشند. تفاوت اصلی در این است که اگر زن شروط را امضا کرده باشد، اثبات تحقق آن شروط برای او آسان تر است و به نوعی بار اثبات عسر و حرج را کاهش می دهد. اما اگر شروط را امضا نکرده باشد، باید به طور کلی عسر و حرج خود را اثبات کند که فرآیندی طولانی تر و پیچیده تر است. بنابراین، عدم امضای شروط، حق درخواست طلاق به واسطه عسر و حرج را از زن سلب نمی کند، بلکه مسیر آن را دشوارتر می سازد.
مسئولیت های ناشی از تخلف از شروط
وقتی یکی از طرفین از شرطی که در سند ازدواج درج شده و امضا شده است، تخلف می کند، مسئولیت حقوقی برای او ایجاد می شود. این مسئولیت ها می توانند شامل موارد زیر باشند:
- اجبار به انجام شرط: در صورتی که انجام شرط هنوز ممکن باشد، طرف مقابل می تواند از دادگاه بخواهد که متخلف را مجبور به اجرای شرط کند. مثلاً اگر زوج از حق تعیین مسکن زوجه تخلف کند، دادگاه می تواند او را ملزم به پذیرش مسکن انتخابی زوجه کند.
- حق فسخ یا طلاق: در بسیاری از شروط (به ویژه شروط ۱۲ گانه یا وکالت در طلاق)، تخلف از شرط، برای طرف مقابل (معمولاً زوجه) حق طلاق یا فسخ نکاح را ایجاد می کند.
- جبران خسارت: در برخی موارد، تخلف از شرط ممکن است به طرف مقابل خسارت مادی یا معنوی وارد کند. در این صورت، متخلف ممکن است ملزم به جبران خسارت شود.
در نهایت، هر یک از این آثار حقوقی شروط ضمن عقد، به وضوح نشان می دهد که چرا انتخاب و درج آگاهانه این شروط، سنگ بنای یک ازدواج پایدار و عادلانه است. نادیده گرفتن این فرصت، می تواند در آینده، زوجین را با چالش ها و بلاتکلیفی های حقوقی مواجه سازد.
نتیجه گیری: انتخابی آگاهانه برای آغاز زندگی مشترک پایدار
شروط ضمن عقد در سند ازدواج، ابزاری قدرتمند و حیاتی برای شکل دهی به یک زندگی مشترک عادلانه و پایدار هستند. این شروط به زوجین، به ویژه زنان، این امکان را می دهند که حقوق خود را فراتر از چارچوب کلی قانون مدنی تعریف کرده و آینده خود را در برابر بسیاری از ناملایمات احتمالی بیمه کنند. از شروط ۱۲ گانه چاپی که عمدتاً حق طلاق زن را در شرایط خاص تضمین می کنند، تا شروط سفارشی مانند شرط تنصیف اموال، حق خروج از کشور زوجه، حق اشتغال زن و وکالت مطلق زوجه در طلاق، هر یک می تواند نقشی کلیدی در حفظ تعادل و عدالت در روابط زوجین ایفا کند.
انتخاب آگاهانه و درج دقیق این شروط، نه تنها از بروز بسیاری از اختلافات و کشمکش های حقوقی در آینده جلوگیری می کند، بلکه به زوجین این اطمینان را می دهد که پایه های زندگی مشترکشان بر مبنای توافقات روشن و احترام متقابل بنا نهاده شده است. مزایای شروط ضمن عقد فراتر از جنبه های صرفاً حقوقی است و به تقویت اعتماد و امنیت روانی در خانواده نیز کمک شایانی می کند.
با توجه به پیچیدگی های حقوقی و اهمیت بلندمدت این تصمیمات، تأکید مجدد بر لزوم مشاوره حقوقی شروط ضمن عقد با وکلای متخصص حقوق خانواده پیش از جاری شدن صیغه عقد، امری حیاتی است. یک وکیل مجرب می تواند با تبیین دقیق قانون مدنی شروط ضمن عقد (ماده ۱۱۱۹)، راهنمایی های لازم را برای تنظیم نمونه شروط ضمن عقد ارائه داده و از درج شروط باطل یا مبهم که در آینده مشکل ساز خواهند شد، جلوگیری کند. مطالعه دقیق و پرسش از متخصصین، بهترین راه برای آغاز یک زندگی مشترک سرشار از آگاهی و اطمینان است.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "شروط ضمن عقد در سند ازدواج | هر آنچه باید بدانید (حقوق زن)" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "شروط ضمن عقد در سند ازدواج | هر آنچه باید بدانید (حقوق زن)"، کلیک کنید.